پوشاک در شهر سوخته

شهر سوخته زابل شهری پنج هزار ساله در دل كویر است كه آشكار شدن اسرار نهفته اش در هر فصل كاوش توسط باستان شناسان، مردم دنیا را حیرت زده به سوی خود جلب می كند. سیستان به خصوص شهر سوخته از لحاظ موقعیت خاص اقلیمی، سیاسی و فرهنگی مركز ارتباطات تمدنهای بزرگ ماوراء النهر، بین النهرین و هند و چین به شمار می رفته است.
شهر سوخته تنها جایی است در ایران كه حدود هفتصد، هشتصد نوع پارچه از ظریف و خشن و كتانی شكل در آن یافت شده است و این به خاطر شرایط اقلیمی شهر سوخته است كه توانسته پارچه ها را خیلی خوب نگه دارد.
مدارك و اسناد مربوط به پوشاك در ایران باستان از نظر منبع مطالعاتی به چند گروه تقسیم می شود؛ دوران پیش از تاریخ، پیش از دوران ایلامی ها و بعد هم هخامنشیان و دیگری هم دوران ایلامی به بعد تا دوران اسلام است.
در دوران اسلامی به خاطر داشتن مدارك و اسناد بسیاری كه وجود دارد مشكل خاصی برای بازسازی نحوه لباس مردمان آن زمان نداریم، مشكل اصلی ما بازسازی نحوه پوشاك مردم پیش از تاریخ است. همان طور كه می دانید در محوطه های باستانی ایران پارچه نداریم، البته نمونه های بسیار كوچك گهگاه در كاوشهای شهر سوخته دیده می شود.
طی كاوشهایی كه در این شهر انجام شده چند نمونه لباس را روی پیكره های فلزی، سنگی و گلی كشف كرده ایم، به عنوان نمونه مجسمه مفرغی پیدا شده كه خانمی را نشان می دهد كه دیگی روی سر دارد و ظاهراً در حال جابجایی آب از جایی به جای دیگر است. این بانو دارای یك لباس یك تكه بلند است كه تقریباً تا پایین زانو و بالای قوزك پا به صورت یك تكه آمده است. دیگری یك مجسمه كوچك سنگی است كه این مجسمه یك نوع دیگر لباس كه در مناطق شرق ایران مثل خراسان استفاده می شده را نشان می دهد كه شبیه یك نوع ساری هندی است، این زن یك شالی را به یك طرف شانه انداخته، شالی كه از جلو بدن او شروع می شود و به پشت شانه می افتد. نوع دیگری از لباسهای خانمهای شهر سوخته كه در كاوشهای متعدد كشف شده، لباس بلندی است كه تا روی زانو پولك دوزی شده است.

[تصویر: e634435e59d94f7a88506e1c606d8ca5.jpg]


البته در بین این پیكره ها دو، سه نمونه لباس مردانه هم دیده شده است كه نشان می دهد ظاهراً مردان شهر سوخته در هوایی كه خیلی سرد نبوده بالاتنه شان تقریباً عریان بوده و از روی كمر یك شال بلندی را چند بار به دور كمر می پیچانده اند. در نمونه دیگری كه از پیكره مرد گلی به دست آمده، می بینیم كه لباس كاملاً بلند و یك تكه، چیزی شبیه لباس روحانیان به تن داشته البته با این تفاوت كه در قسمت جلو هیچ شكافی وجود ندارد، مثل كیسه كه ظاهراً از سر پوشیده می شده است.
در مورد نوع پوشش مردمان شهر سوخته را تزیینات لباسهای آنها می داند و مثلاً در یكی از قبرها، ما زنی را پیدا كردیم با یك لباس تمام منجق دوزی شده كه با یك نوع مهره یا سنگ قیمتی تزیین شده است و از نوع لباس و تزیینات این زن می توانیم بفهمیم كه احتمالاً او یك فرد عامی و عادی نبوده است و مطمئناً متعلق به یك طبقه حداقل متوسط بوده است. همچنین در ادامه كاوشهای شهر سوخته آثاری از بند كفش مثل بندكفشهایی كه در بلوچستان استفاده می شود، به دست آورده ایم كه نشان می دهد این مردم از كفش هم استفاده می كرده اند. در شهر سوخته استفاده از كمربند زیاد رایج بوده، چرا كه نوعی قطعه پارچه ای پیدا شده، مثل كمربندهای امروزی با سوراخهایی كه برای كنترل كردن آن استفاده می شده است. همچنین در كاوشهای باستان شناسی مواردی مثل یك نوار قیطانی شكل كه روی سربسته می شده است و یكسری قالبهای چوبی كفش و حتی چند نمونه گل موكه با نخهای چند رنگ بافته شده، نیز دیده شده است
منبع :انجمن سیستانیان

بوی محرم آمد

      

سلام دوستان محرم آمد .

                یا حسین

 

چند سالی ست تو محرم  وقتی  خیابون و کوچه ها رو  می بینم حس و حال خوبی پیدا نمی کنم ! چرا ما مردم همیشه تموم اتفاقات تاریخی و مذهبی رو یه  جورایی تعبیرش می کنیم تا دلیلی باشه برای خودخواهی های خودمون؟!

واقعا امام حسین (ع) با یارانش شهید شدن تا مثلا منو تو این ایام یه هیات  درست کنیم و توش چلوکباب ، جوجه ، برگ ووو بدیم ؟ در حالی که پولش رو از هزار راه خلاف در آوردیم ؟ یا تو کوچه ای تکیه درست کنیم و آسایش و آرامش مردم رو بگیریم که چی واسه آقا عزاداری می  کنیم ؟ میلیون ها تومن خرج غذا و ریخت و پاش بشه در حالی که تو همون کوچه یه خونواده واسه این که پول ندارن بیمارستان برن  بچه شون در حال مرگ باشه ؟ یکی پول دانشگاه بچه شو نداره بده ؟ یکی پول دیالیز کردن دختر و پسرش رو نداشته باشه ؟

می دونین بچه ها حالم بد می شه نمی تونم  قبول کنم که امام دلش از دست مسلمونی ما خون نباشه ! بدبختی اون جاست که تو تهران مساجد خالیه و ملت بیشتر سراغ همین تکایا می رن در صورتی که باید تموم این اتفاقات تو مساجد باشه .

البته هستن کسایی که از ته دلشون این کارا رو می کنن اما متاسفانه  این جور آدما کمترن . اینا می دونن که باید  به تعالیم امام فکر کنن بعد به چیزای دیگه .

ما به جای اندیشه کردن به قیام عاشورا تنها به سطح این واقعه توجه می کنیم .

اون عشق چه عشقی بود که یه نفر همه ی زندگی شو به خاطرش می ده و با این که می دونست خواده اش اسیر می شن اما  بازم رو حرف خودش موند و مبارزه کرد .

 آی قربون معرفت اون آقا برم که برا ی  رسوندن  جرعه ای آب به برادر زاده هاش، دو دستش رو داد و به خاک و خون  غلتید ...

امیدوارم  شعور دینی ما به جای برسه که تعلقات دست و پا گیر رو کنار بذاریم و به ریشه های دینی خودمون برسیم . ریشه هایی که ما رو با خونواده ی محمد (ص) و آل رسول پیوند بده .

امید وارم سالار شهیدان عالم از ما شیعیانش راضی باشه .